روان پریشی یا سایکوز به حالتی گفته می شود که فرد از حالت طبیعی خود دور شده باشد و تماس او با واقعیت قطع شده باشد، در این حالات ممکن است فرد دچار توهم و هذیان شود، در این حالت فرد در مورد اشخاص و وقایع اطراف خود دچار عقاید نادرست می شود. فرد ممکن است دچار دیدن و شنیدن چیزهایی که وجود ندارند و واقعیت ندارند شود. با اینکه بیماری سایکوز ویژگی های زیادی دارد ولی اصلی ترین و شایع ترین علائم آن قطع ارتباط فرد با محیط خارجی واقعی است.
رسولیان روانپزشک گفت: سایکوزیس (psychosis) به معنای اختلال روانی شدید همراه با توهم، هذیان و درک نادرست از واقعیتهای بیرون است که معمولا باعث کاهش عملکرد و کیفیت رفتار اجتماعی و زندگی مستقل شخص میشود.
وی افزود: بنا به دستهبندیهای قدیمی، اختلالات روانپزشکی را میتوان به 2 دسته نِوروس و سایکوز تقسیم کرد؛ دسته اول اختلالات خفیفاند که برای فرد رنج آور بوده و فرد از بیماری خود آگاه است.
این روانپزشک ادامه داد: در دسته دوم اکثرا افراد نسبت به بیماری خود آگاه نبوده و توهمات و تصورات خود را نسبت به محیط اطراف واقعی میدانند؛ به طوری که منجر به آسیب رفتاری بین فرد و اطرافیانش و تضعیف عملکرد اجتماعی شخص میشود؛ برای مثال گاهی فرد صحبتهایی در مورد خودش را از اطرافیان میشنود یا تصور میکند آنها سوء قصد به جان او را دارند.
رسولیان با تاکید بر این که هذیان در سایکوز، مانند تب در مالاریا و حصبه، تنها یکی از علائم این بیماری است بیان کرد: سایکوز در واقع طیف وسیعی از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، بیماریهای هذیانی، اسکیزوافکتیو، بعضی اختلالات ۲ قطبی و غیره را در بر میگیرد.
وی تصریح کرد: این بیماری در واقع پایهای سرشتی دارد و عوامل ارثی و بیولوژیک بسیار در بروز آن تاثیر گذار است؛ برای مثال احتمال بروز اسکیزوفرنی در کسانی که در خانواده خود فرد مبتلا به این بیماری را دارند از حدود یک درصد به 8تا 12 درصد افزایش مییابد.
زمینه های بروز سایکوز چیست؟
این روانپزشک گفت: گاهی به دنبال بیماریهای مغزی و عروقی، برخی تومورها، مصرف مواد و محرکها از جمله شیشه و آمفتامین شکوفا شدن این بیماری نهفته، در فرد را شاهد هستیم.
وی در خصوص راههای پیشگیری این بیماری توضیح داد: این بیماری مانند بذری کاشته شده در خاک است؛ گاهی زمینه بیماری خیلی قدرتمند است و در شرایط عادی هم بروز میکند؛ گاهی علیرغم زمینه ضعیف بیماری، محیط پر استرس، کاهش اعتماد به نفس، محرومیتها و انتقادهای نابجا، شرایط رشد و شکوفایی بیماری فراهم میکند؛ پس کنترل عوامل نامبرده میتواند احتمال بروز آن را کاهش دهد.
وی بیانکرد: بنا بر آمارها، از حدود ۲۴ درصد مبتلایان به مشکلات و اختلالات روانپزشکی، تنها حدود سه تا چهار درصد مربوط به گروه بیماران سایکوتیک است.
رسولیان با اشاره به دارویی بودن پایه درمان گفت: مداخلاتی مانند آموزش مهارت زندگی، کنترل تنش، شناخت بیماری و تعامل و برخورد درست به افزایش عملکرد فرد کمک میکند.
وی با تاکید بر احتمال بیشتر بروز این بیماری درسنین جوانی ادامه داد: سایکوزیس هم مانند تمام بیماریهای غیر واگیر همچون دیابت و فشار خون به شرط پیگیری قابل کنترل است و فرد علیرغم بیماری میتواند به تمام فعالیت اجتماعی بپردازد.
منبع خبر: باشگاه خبرنگاران جوان
آیا میدانید که سکته مغزی سومین علت مرگ زودرس در دنیاست؟ ضمناً شایعترین نوع سکته مغزی، سکته مغزی ایسکمیک است که اغلب قابل پیشگیری است.
سکته مغزی ایسکمیک زمانی روی میدهد که رگهای خونی حامل خون و اکسیژن به مغز، تشکیل لخته خون میدهند. وقتی چنین اتفاقی میافتد شاهرگ حیاتی در مغز تا حدودی قطع میشود. این انسداد میتواند موجب نقص در عملکرد مغز و حتی مرگ شود. حتی اگر شما از سکته مغزی نجات پیدا کنید ممکن است دچار ناتوانیهایی شوید. بنابراین بهترین کار، پیشگیری است، درست مانند هر مشکل دیگری!
سیگار را ترک کنید
سیگار کشیدن به دیوارهی داخلی عروق یعنی رگهای خونی که خون و اکسیژن را از قلب به مغز حمل میکنند آسیب میرساند. وقتی دیوارهی داخلی عروق در اثر سیگار آسیب ببیند، احتمال تشکیل لخته خون در داخل آنها بیشتر میشود. این اتفاق به قسمت یا قسمتهایی از مغز آسیب میزند و اینجاست که سکته مغزی روی میدهد. پس بهتر است همین الآن ترک سیگار را شروع کنید تا اینکه احتمال سکته مغزی را به جان بخرید و دچار مشکلات فراوان دیگری نیز در سلامتیتان بشوید.
تحقیقات نشان میدهد انجام منظم ورزشهای هوازی با شدت متوسط میتواند ریسک سکته مغزی را تا 27 درصد کاهش بدهد و ضمناً عادت سالمی است که خطر بسیاری از مشکلات دیگر برای سلامتی را نیز کم میکند
فشار خونتان را کنترل کنید
فشار خون بالا یکی از دلایل اصلی سکته مغزی است. بالا بودن فشار خون نیز مانند سیگار کشیدن به دیوارهی داخلی عروق آسیب میزند. وقتی فشار خون خیلی بالا باشد، فشار بیشتری به دیوارهی عروق وارد میکند که شامل عروق حامل خون و اکسیژن به مغز هم میشود. این فشار در بلندمدت میتواند تا حدی به عروق آسیب بزند که لخته خون تشکیل شده و مغزتان اکسیژن و خون کافی نداشته باشد و تقریباً بمیرد. فشار خونتان را مرتباً چک کنید و برای پایین آوردن فشار خونتان راهکارهای مناسب را در پیش بگیرید.
ورزش کنید
ورزشهای هوازی ریسک سکته مغزی را کاهش میدهند، به چند دلیل: فشار خون را پایین میآورند و از سفت شدن عروق که ناشی از افزایش سن است پیشگیری میکنند. تحقیقات نشان میدهد انجام منظم ورزشهای هوازی با شدت متوسط میتواند ریسک سکته مغزی را تا 27 درصد کاهش بدهد و ضمناً عادت سالمی است که خطر بسیاری از مشکلات دیگر برای سلامتی را نیز کم میکند.
وزن خود را کنترل کنید
اضافه وزن داشتن یا چاق بودن هم ریسک فاکتور دیگری برای سکته مغزی ایسکمیک است. خوشبختانه حتی کاهش وزن 10 درصدی هم میتواند از خطر سکته مغزی کم کند. چربی باعث تولید مواد شیمیایی التهاب برانگیزی میشود که میتوانند به دیوارهی داخلی عروق خونی آسیب برسانند. ضمناً چاق بودن، ریسک فشار خون و مقاومت به انسولین را افزایش میدهد که هر دو عامل منجر به افزایش احتمال سکته مغزی خواهند شد.
رژیم غذایی مدیترانهای در پیش بگیرید
غذاهای فرآوری شده و هلههوله را رها کنید و رژیم غذایی مدیترانهای را در پیش بگیرید. مطالعات نشان میدهد بین شیوههای تغذیهای سالم و کاهش خطر سکته مغزی و حمله قلبی ارتباط وجود دارد. رژیم غذایی مدیترانهای بر پایهی سبزیجات، میوهها، روغن زیتون، ماهی، حبوبات و غلات کامل است و بسیار کم از غذاهای فرآوری شده و قند استفاده میشود.
اگر دیابت دارید کنترلش کنید
دیابت، احتمال بیماریهای قلبی عروقی و سکته مغزی را افزایش میدهد. متأسفانه معمولاً دیابت نوع دوم دیر تشخیص داده میشود، اما بهترین کار ایجاد تغییراتی در سبک زندگی است که بتوانید قند خون را قبل از اینکه عروق آسیب ببینند و احتمال سکته مغزی افزایش پیدا کند، کنترل کنید. مطالعات نشان میدهند رژیم غذایی مدیترانهای برای کاهش ریسک دیابت نوع دوم نیز مفید است. البته ورزش هم بخش مهمی از این رویکرد پیشگیرانه و کنترل کننده است، چون حساسیت به انسولین را افزایش داده و کمک میکند سلولها به طور مؤثرتری از گلوکز استفاده کنند.
مراقب سلامت قلبتان باشید
ریتم نامنظم قلب که به آن فیبریلاسیون دهلیزی میگویند، ریسک سکته مغزی را افزایش میدهد و این احتمال بعد از 50 سالگی بیشتر میشود. در فیبریلاسیون دهلیزی، ضربان نامنظم قلب موجب تجمع خون در بخشی از قلب میشود که احتمال تشکیل لخته خون و حرکت آن به سمت مغز را افزایش میدهد. هم ورزش بیش از اندازه و هم ورزش نکردن و تحرک بدنی نداشتن منجر به افزایش احتمال فیبریلاسیون دهلیزی میشوند. افرادی که رقابتهای شدید ورزشی دارند مثلاً ماراتنهای سنگین، بیشتر در معرضاند اما آنهایی که زیاد مینشینند هم در خطرند. باز هم کلید، تعادل است؛ ورزش کنید اما به اندازه!
منبع: tebyan.net